غار کلماکره در 20 کیلومتری شمال غرب شهرستان پلدختر در جنوب لرستان قرار دارد. موقعیت منحصر به فرد این شهرستان، باعث شده تا همواره نقش مهمی را در ارتباط ات بین ساکنین دشت سوزیانا و کوه نشینان زاگرس مرکزی از گذشته تا کنون ایفا کند. دو رشته کوه مهله و کبیر کوه از مهمترین کوههای این شهرستان است. کبیرکوه به موازات ساحل راست رود سیمره با 260 کیلومتر امتداد، دیوار بلندی را تشکیل داده که نواحی واقع در شرق و شمال شرق آن پیشکوه و نواحی واقع در غرب و جنوب غربی آن پشتکوه نام گرفتند و در امتداد جنوبی خود در جلگه شوش محو میشود. 2 همچنین دو رود مهم سیمره و کشکان که از پیش از تاریخ تا کنون، نقش زیادی در زندگی ساکنان لرستان در مسیر خود داشتند، در مکانی به نام چم مهر در جنوب غربی پلدختر، بر سر راه دره شهر کنونی به هم میریزند و از آن پس تنها با نام سیمره روان می شود.
طبقه بندی اشیاء کلماکره بر اساس شکل و کاربرد آنها:
- ظرو ف ساده و بدون نقش
- جام ها و زیر جام یها
- لیوا نها و سیتول ها (آبخورى ها)
- ظروف لول هدار
- آمفوراها
- ریتون ها
- مجسمه های انسانی و حیوانی
- ظروف مجسمه ای جانورسان
- زیورآلات
- ادوات تشریفاتی
- اشیاء تزیینی و نمادین
طبقه بندی اشیاء کلماکره بر اساس مفاهیم و بن مایه های اساطیری آنها:
- چهره هاى نمادین (شاه و قهرمان)
- مفاهیم و بن مایه هاى نمادین و اساطیری آفرینش
- موجودات اساطیرى (موجودات فراطبیعى و جانوران)
- عناصر طبیعت (گیاهان، رستنى ها و آب)
- ابزارهاى تشریفاتى شگفت و نقوش اساطیرى روي اشیاء
اشیاى گنجینه غار کلماکره ظروف سلطنتى با کاربرد آیینى تشریفاتى بوده که تجلی از یک حکومت اشرافی و فئودال از فرهنگ ایرانی ایلامى هستند که ایدئولوژی، قدرت و شکوه پادشاهان سَمَتی 7 (ساماتورا) را نمایان می کند.
بر اساس مدارك موجود، به شناسایی جزء به جزء موتیف ها، ارتباط ترکیبی و در حالت کلی به تفاسیر روایی آنها تا حد امکان پرداخته شد و در تحلیل نقش نگاری اشیاء از مدارك مکتوب، اطلاعات موجود درباره تنوع گونه های گیاهی و جانوری، گونه هاى ظروف، تنوع موضوعات و نقشمایه های روی ظروف استفاده شد.
سبک هنرى زاگرس که در اواخر هزاره دوم ق.م ظهور پیدا کرد،در هزاره اول (ق.م) به اوج خود رسید. سبک هنری کلماکره بر نظامی غنی از نمادها تکیه دارد و از نقش مایه های جانوری به وفور استفاده شده است که با مطالعه این نقش مایه ها می توان رتبه اجتماعی و ایدئولوژی صاحبان این گنجینه را مشخص کرد.
هنر کلماکره نه ابتدایی است و نه ساده، این اشیاء دارای یک سبک هنری هستند که علاوه بر مضامین آیینى هنرى محلی، بار نفوذ تأثیرات چندی را به دوش می کشد و شاید بتوان سهم هر یک از شیوه های بیگانه را در آن روشن کرد که آشور و ایلام بیشترین تأثیر را در هنر کلماکره داشتند.
هنر کلماکره لرستان نهادی ابتکاری در تناسبات دارد که در آن عناصر برگرفته از بیگانگان را درهم می آمیزد. این آثار تبادلات فرهنگی و داد وستد بین مناطق مختلف را نشان می دهد. هنر کلماکره لرستان نتیجه ترکیب قومی و فرهنگی اقوام مهاجر ایرانى و ایلامیان ساکن و ادغام فرهنگ ها و ادیان مختلف است. چنان که در کنار آثار
هنری ترکیبى، نمونه هاي هنر و ادیان اقوام مختلف به صورت نسبتاً مستقل نیز باقی مانده و حفظ شدند. این اشیاء گاهی ساده با یک نقش تزیینی و گاهی به صورت یک اثر هنری بسیار زیبا با نقوش مختلف ساخته شدند. در ابداع این نقوش طرز فکر، عقاید، اعتقادات و رسوم این قوم تأثیر زیادی نهاده است. آنان به خدایان گوناگونی اعتقاد داشتند و هر خدا مظهری از عوامل طبیعت محسوب می شد که آن را به شکلی روی اشیاى خود نمایان می کردند.
با این که فهم و تفسیر آثار هنری لرستان خالی از اشکال نیست، ولی در پی بردن به رسوم و آداب قدیمی ایران دارای سهم بزرگی است، زیرا بدون آثار لرستان نمی توان آثار تمدن های بزرگ دوران تاریخی مانند ماد و هخامنشی را تفسیر کرد.
ویژگى عمده ای که در این اشیا دیده می شود، همان استفاده از اشکال حیوانات است. اعتقاد و باور به حیوانات و نیروى متافیزیکى آنها عنصر اصلی و ماده ابتدایی مذاهب بدوی بوده که نوعى از توتمیسم است. این پرستش ناشی از ارزش حیوانات در زندگانی بشر بوده است. پیروان اهل حق در لرستان هنوز هم، به انتقال روح از بدن انسان به جسم حیوان و بالعکس یعنی به تناسخ معتقدند و به غول و دیو و امثال آنها که گاهی به صورت حیوان و گاهی به شکل انسان درمی آیند، اعتقاد دارند.
بیشترین مفاهیم اساطیرى در هنر کلماکره، آفرینش با مضمون نبرد نور و تاریکى است. نور و تاریکى و خاصیت شگفت آنها در نفى یکدیگر الهام بخش اساطیر، افسانه ها، اشعار و باورهاى اعتقادى ایران باستان بوده است. نور نماد خوبى، دانایى و سخاوت و تاریکى نماد بدى، جهل، تنگ نظرى و ظلمت است. این تفکر ریشه در باور زروانیسم در لرستان داشته است.
خداى زروان پدر و مادر نور و تاریکى است که قدیمى ترین نقش این خدا روى یک لوحه نذرى برنزى متعلق به هزاره اول (ق.م) در لرستان کشف شده است. همچنین در هنر نمادین کلماکره بُن مایه تلاش براى رسیدن به زندگى جاودان کاملاً نمایان است و رد پاى افکار، اساطیر و افسانه هاى آنان را هنوز هم در افسانه ها و اساطیر امروزى لرستان مى توان مشاهده کرد. اسطوره ها بینش شهودی جوامع ابتدایی و تفسیر انسان نخستین از جهان و طبیعت است. نقاشی های غار میرملاس و دوشه لرستان نشان می دهد که انسان برای بیان اندیشه ها و عواطف خویش از اساطیر کمک گرفته است. پس اسطوره ها تنها جنبه روایی ندارند بلکه فلزکارى، نقاشی، مجسمه سازى، سفالگرى و حتی رقص هاي آیینی همه به نوعی جنبه اساطیری دارند.
منابع/
دکتر سید مهدی موسوی، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران، فرمانروایان ناشناخته دوران ایلام نو در لرستان (هزاره اول قبل از میلاد). فصلنامه علمی- پژوهشی تاریخ. سال سوم . شماره هشتم.
دکتر جواد نیستانی، عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس تهران، فرمانروایان ناشناخته دوران ایلام نو در لرستان (هزاره اول قبل از میلاد). فصلنامه علمی- پژوهشی تاریخ. سال سوم . شماره هشتم.
لیلا خسروی، دانشجوی دکتری باستان شناسی دوران تاریخی (پیش از اسلام) دانشگاه تربیت مدرس تهران،
فرمانروایان ناشناخته دوران ایلام نو در لرستان (هزاره اول قبل از میلاد). فصلنامه علمی- پژوهشی تاریخ. سال سوم . شماره هشتم.
لیلا خسروی، استادیار گروه تاریخى پژوهشکده باستا نشناسى، پژوهشگاه میراث فرهنگى و گردشگرى کشور، تهران، ایران. بررسی تحلیلی نقشمای ههای نمادین و اساطیری در هنر کلماکره لرستان. نشریه هنرهای زیبا – هنرهای تجسم ی دوره 20 ، شماره 2، تابستان 1394.