به طور سنتی محل های استقرار در یک کوچ با سه ناحیه “ییلاق” ، “قشلاق” و”میانبند” مشخص می شود. این تقسیم بندی که همچنان متداول است با غفلت از یک ناحیه استقرار منشأ بسیاری از ابهامات بویژه در بررسی مساکن عشایری گردیده است. این محل که عشایر کوچرو لک زبان لرستان از آن به نام “دوره ده” به معنی “اطراف روستا” یاد می کنند. در توضیح بیشتر این مطلب یاد آور می شود که عموم عشایر کوچرو لرستان پس از بازگشت از ییلاق – که معمولا̋ اوایل تابستان صورت می گیرد. برای استفاده ازمزارع به مدت بیش از۲ ماه در اطراف روستاها اطراق می نمایند. این اطراق ۲ ماه بویژه بگونه های مساکن عشایر و ملحقات آن تأثیر بسیاری بر جای می گذارد. به این ترتیب گونه های مساکن عشایر کوچرو لرستان با توجه له محل های استقرار زیر مورد مطالعه قرار گرفته است.
-) ییلاق که در گویش بعضی از عشایر “گرین” (Garin) نام کوهی ( در مناطق نورآباد والشتر) ، “کُی سو” به معنی “کوهستان” یا “ایلاخ ” همان ییلاق (Ilaq) به معنی “سرد سیر” نامیده می شود.
-) قشلاق که در گویش عشایر “گرمه سیر” به معنی “گرمسیر” خوانده می شود.
-) میانبند
-) اطراف روستاها
محل های استقرار و مراتع مربوط تا قبل از اجرای قانون ثبت و گسترش تملک زمین داران در ییلاق و قشلاق – در لرستان این پدیده عمدتاً در قشلاق روی داده است. تغییراتی در محل های اسکان قشلاق عشایر حادث گردید. با وجود این روی هم رفته عشایر در همان محل ها اطراق می کردند. نهایت اینکه می بایستی هر ساله مبالغی بعنوان “علف چرا” یا ” کوده” به مالکان جدید پرداخت نمایند.اصلاحات ارضی و متعاقب آن متداول شدن کوچ ماشینی و مهمتر از آن فروپاشی نظام ایلی و گسترش کوچ تک خانواری از عوامل اساسی تحول در محل های استقرار قشلاقی بوده است. با وجود این امروزه محل های استقرار جدید به تدریج در حال تثبیت شدن هستند. به هر حال بین محل های استقرار چهارگانه ایی که قبلا̋ گفته شد قشلاق یا گرمسیر ، بنا به ملاحظات ذیل از اهمیت درجه اول برخوردار است:
الف) طول مدت توقف در قشلاق شش ماه یا بیشتر است.
ب)در طول مدت مزبور ، به عکس ییلاق و میانبند و اطراف روستا محل برپایی چادرها “مینگَه” (Minga)) در گویش لکی ، “وارگه”(Varga) در گویش لری و “جاورِگا” (Javerga) در گویش بختیاری ثابت می باشد.
پ) به علت سردی هوا در زمستان و نیز کمبود علوفه مرتعی و ر نتیجه لزوم تعلیف دستی مسکن اعم از چادر و جزء آن به ملحقات بیشتر و تمهیدات ویژه ایی نیازمند است.
بنا به جهات بالا ” مسکن” در محل استقرار مذکور با درنگ وتأمل بیشتری مورد بررسی قرار می گیرد. محل برقراری چادر یا دیگر انواع مسکن در قشلاق ، مکان کم وبیش منظمی است که دست کم دارای یک سطح تقریبا˝ مستطیل یا دایره ایی کل است که با ابعاد فضای مسکونی و بویژه تعداد دام متناسب می باشد. دور این مکان را که در گویش لکی “زَمگه” (Zamga)) گویند ، با دیواری به ارتفاع بیش از یک متر از سنگ وشاخه های درختان محصور شده است. این دیوار را در گویش لکی “کلک” (Kalk) و در گویش بختیاری “چِلَ” (Chela) می گویند. یکی از نخستین کارهای عشایر در آغاز ورود به قشلاق ، نوسازی و مرمت دیوار مزبور است. پس از آن چادر ها را بر پا می کنند. معمولا̋ این چادرها از یک یا دو طرف به دیوار مذکور تکیه دارند. گفتنی است که حالت فوق ناظر به وضعیت امروزی استقرار چادرهاست. چنین کیفیتی عمدتا̋ از اسکان روز افزون عشایر ، تجزیه نسبی ساختار ایلی و کم رنگ شدن تأثیر آن در ایجاد قرارگاههایی با اعضاء فراوان و بالاخره ظهور روحیات فردگرایی نزد عشایر ناشی شده است. درحالی که قبل از آغاز دهه چهل ( اصلاحات ارضی ) قرارگاههایی با چادرهای فراوان بر پا می شد. این چادرها اغلب در دو ردیف کاملا̋ بهم چشبیده برپا می شدند. تمام چادرهای ردیف دوم از قسمت پشت چادر به ( کلک ) تکیه داشتند.
منبع: ثبت میراث معنوی/ واحد کارآموزی/ زینب حاجری