درون مایه های گردشگری پایدار
سعیدتقوی گودرزی
امروزه صنعت گردشگری از مهم ترین عوامل موثر در توسعه کشورها است، چراکه باعث ایجاد فرصت های شغلی، تعاملات اجتماعی، فرهنگی و… می شود. از این روصنعت گردشگری دارای رویکردی چند وجهی و پیچیده است. ضعف در وجود و توزیع زیرساخت ها، روساخت ها واز سوی دیگر واقف نبودن تمام سویه فعالان گردشگری به مبانی و چگونگی کاربرد مفید وموثرآن سبب شده تا بسیاری ازدرون مایه ها وزوایای کلیدی آن نادیده ویاپنهان بماند و مسایل متعددی همچون: چگونگی، نگهداری و بهره وری از مواهب الهی گردشگری هم چنان حل نشده باقی بماند و یا این که نکات مبهم زیادی در آن دیده شود. لذا به نظر می رسد مقوله گردشگری لرستان به یک نگرش علمی و سیستماتیک نیازمند است. چراکه برای حل یک مسئله از جمله گردشگری پایداردر استان، ابتدا بایستی تعریف صحیحی از آن ارائه نمود. به تعبیری دیگر باید تعیین کرد چه وضعیتی بر وجود مساله دلالت دارد تامشخص شود که1- آیا ظرفیت تحمل واقعی مراکز وجاذبه های گردشگری براساس معیارها وحریم های دسترسی که متضمن بقا وپایداری آن هاست شکل گرفته است؟ 2- آیا بین انتظارات وادراک گردشگران درابعادگوناگون گردشگری تفاوت معنادار وجوددارد؟ تا بر پایه آن بتوان هدف گذاری(که مهم ترین عامل حرکت وخلق آینده است) و تصمیم گیری درست وصحیحی (که فرآیندی است برای تعیین راه حل مشخص وموثربر مساله موجود) اتخاذ کرد.
به عبارتی دیگر پرداختن به موضوع گردشگری پایدار استان نگرشی سیستماتیک وکارکردی را می طلبد، نه یک سویه، انتزاعی ومقطعی.
اما چه می شود؟ که گردشگران، دست اندرکاران و مسئولان امربدون توجه به قواعد حاکم بر طبیعت این گونه شتابان بر پیکر آن می تازند و آگاهانه و نا آگاهانه گستره زندگی را بر خود وطبیعت برهم می زنند. غرور وپیکرکوه ها را که مادر رود هاست به طور افسارگسیخته وبی ضابطه لگد مال می کنند و با رها سازی زباله ها وپسماندها احساسات لطیف و پاک طبیعت را جریحه دار می کنند. با انهدام حیات ریز گونه های اکوسیستم، موجبات عقب راندن و محدود کردن گستره حیات وحش، تضعیف و ازبین بردن پوشش های گیاهی و مرتعی را هر روز بیشتر از پیش فراهم می کنند و سینه فراخ طبیعت راتکه تکه می سازند. آیا وقت آن نرسیده؟ که فراموش نکنیم وبدانیم بهترین، برترین وهوشمند ترین مهندس در عالم طبیعت است وبنا بر فرموده مصحف شریف: سوره قمر، آیه49، (انا کل شی خلقنا بقدر) برای هر چیز قدر واندازه ای قرار داده شده است.
چه پیامی رساتر از این که اگر انسان به عنوان جانشین خدا روی زمین نتواند اندازه ومنزلت آفریده ها را با بنای عقل، دانایی وامانت داری حفظ کند، و از درک آن عاجز بماند زندگی وداشته هایش را ازتعادل خارج می کندو در نهایت به خسران دچار می شود. و پیوسته سوالاتی چندرا پیش روی خود قرار می دهد.
این که: -آیا ابعاد زمان ومکان در شناخت مسئله و مشکل حاکم برصنعت گردشگری به خوبی برآورد شده است؟
-آیا ابعاد زمان ومکان دراهداف و تصمیم گیری ها به خوبی محاسبه شده اند؟
– آیا معادلات زمان ومکان در عملکردهای مان به خوبی محاسبه شده است؟
– آیا بر نوع فکر وچیستی تفکر که بخشی از سرشت ذاتی انسان است توجه جدی و لازم و جدی شده است که به ما امکان می دهد تا با استفاده از ابزارها و مقدمات لازم، به شناخت خود، واقعیت هاوحقیقت بپردازیم؟ یا این که بایدبا خودخواهی تمام، اندیشه ورزی واندیشه برتر را فدای فردیاگروهی خاص کرد؟
-آیا توانسته ایم با برهم ریختن ساختارو قالب صلب موجود اطلاعات و توانایی های محبوس شده را آزادساخته وبه شیوه های تازه ارتباطی به حل مساله دست یابیم؟
– دربروز وشیوع تفکر انتقادی حال حاضر و برای رسیدن به تفکر واگرا و خلاق چه سهمی را قایل شده ایم؟
مسلم است که برای پاسخ دادن به سوالات ومسایل متعدد وازاین دست نمی توان دیگربه شیوه های مرسوم متوسل شد، مگر با حرکت به سوی توسعه خلاقیت فردی و جمعی، چنانچه خلاقیت امریست آموزشی-اکتسابی با محوریت شناسایی و پرورش استعدادها.
آموزش و کسب مهارت وخلاقیت، در محورهای مختلف گردشگری لازمه توسعه گردشگری پایداراست که عبارت است از: فرآیندی پویا، همراه با ایجاد بینش، اصلاح، ترکیب، تغییر و ایجاد.
به نظر می رسد اگر امروز متولیان امر و فعالان گردشگری از تفکر انتقادی به سمت تفکر واگرا و خلاقانه حرکت کنند، می توانند با ارائه ایده های خوب و برتر حداقل، در ساماندهی، تعهد بخشی ، نظم بخشی و… فعالین ومراکز گردشگری گامی موثر بردارند.
به نظر می رسد برای رهایی ازسلطه تفکرانتقادی صرف ورسیدن به تفکر خلاق، باید فراتر از چارچوب های موجود رفت وفکر کرد تا با استفاده از روش های گوناگون وواژه هایی مانند: (جایگزین کردن، ترکیب کردن، سازگار کردن، تقویت واصلاح و…) با تصور مسائل ومحدودیت ها ایده ها وراه حل ها یی کارآمدتر ارایه داد.
واقف نبودن به مقدمات وچگونگی پرداختن به فعالیت های گردشگری مانند: [تبلیغات، تعیین وتوسعه مسیر شغلی، بخش بندی مشتریان(گردشگران)، بازار یابی، توزیع گردشگری و…]بر مشکلات موجودافزوده می نمایند. کمااین که باعث گسیل وهجوم تعداد زیادی از گردشگران به منابع وجاذبه های گردشگری به ویژه مناطق گردشگری فاقد ابزارها وامکانات مدیریتی می شود. وعلیرغم برقراری در آمدهای آنی، اشتغال غیرسیستماتیک و ناعادلانه، فشار مضاعفی را در کوتاه ترین زمان ممکن بر طبیعت وارد می کند و به تبع آن آه طبیعت بلند می شود. ودر این کش وقوس نابرابر ونه چندان طولانی آه ورنجوری طبیعت به ضجه هایی درد ناک تبدیل می شود تا به تبع آن گستره زندگی روز به روز بر انسان تنگ تر شود. این در حالی است که بسیاری از دست اندرکاران گردشگری تصور می کنندبه اندازه کافی به آداب وفنون گردشگری واقفندوبه اندازه کافی به گردشگران نزدیک هستند.
بنا براین یکی از راهکارها برای واردشدن به فعالیت های گردشگری تشکیل ساختار گونه شناسی است . تااین امکان فراهم شود تا با بررسی بهتر چرایی شرکت مردم در حوزه گردشگری، فعالیت های گردشگری را ازجنبه های مختلف (مانند: رفتار طبقه بندی شوند وباتجزیه وتحلیل روانشناسی آن ها می توان گردشگران را) به بخش های گوناگون تقسیم بندی کرد. ازجمله:
1- اعتماد به نفس: گردشگرانی که به تجارب خاص و غیر متعارف علا قه مند هستند.
2-خونسرد: افرادی که به سرعت ودرواپسین و آخرین لحظات و بدون برنامه ریزی در باره سفرشان تصمیم می گیرند و راهی می شوند.
3-خوش گذران: گردشگرانی که درسفر به دنبال راحتی و تجمل هستند. معمولا در گروه ناز پروردگان جای می گیرند وهنگامی سفر می کنندکه به راحتی بیشترو خدمات بهتر دست یابی داشته باشند.
4- عقل گرایان: این مسافران بواسطه علاقه به آداب ورسوم، فرهنگ، پیشینه وتاریخ مقصد گردشگری عازم می شوند.
5- خطر پذیر: این گردشگران برحسب مقصد کاشف اولیه می باشد. افرادی ماجراجو، بی باک ومستقل اند ومعمولا ، تحصیل کرده تر جوان ترویا مرفه تر هستند. عمدتا مردند ودر گروه سنی 18تا 34 سال می باشند.
6- بابرنامه: این گردشگران بیشتر به دنبال سفر های با برنامه، گروهی ودر قالب تور هستند.
7- ارتباطی یامردم جویان: این دسته با قصد نزدیک شدن با مردم وتجربه کردن فرهنگ های گوناگون در دنیا سفر می کنند.
8- مردسالاری: مردانی که به دنبال فعالیت های خارج از خانه هستند و همسران آن ها با بی میلی ورغبت با آن ها همراه می شوند یا این که در خانه می مانند.
9-تندرستی وسلامت: این گردشگران معمولا برای درمان ویا امور مربوط به پیشگیری، بهداشتی و سلامت (جسمی ، روحی و روانی) دست به سفر می زنند.
گردشگران به عنوان قلب صنعت گردشگری، دارای نیازها، انتظارات و خواسته هایی هستند، که می بایست به خوبی بخش بندی شوند. زیرا باشناخت بهتر گردشگران، ضمن پراکنش متعادل ومتناسب با محیط های گردشگری، بهترین ارزش پیشنهادی وکانال توزیع را می توان برای آن ها طراحی کرد. تابراساس آن بتوان بابهره گیری از ابزارهای رسانه ای و تبلیغاتی مبتنی بررعایت اصول وآداب فن گردشگری، کیفیت وظرفیت زیرساخت ها و روساخت های گردشگری به سوی گردشگری پایدار حرکت کرد.
مسلما برای دستیابی به این بخش مهم از فعالیت گرشگردی بایدبیشترنگاه ها به سمت ایده های خلاقانه وشایسته باشد. ایده های دارای شایستگی ایده هایی هستند: که با توجه به نیاز یا مشکل طرح شوند. یعنی ایده ای که:
الف: زمینه ایجاد علاقه دربازدید ازمقصدرا درگردشگر باتوجه به توان مالی، رده سنی، جنسی و… فراهم نماید. ب: ایده ارایه شده بتواندارزش پیشنهادی ویژه ای رابرای گردشگر ایجادنماید.
ج: بتواند دلایل متعددی رابرای بازدید ازمقصد(با لحاظ نمودن ظرفیت تحمل وحریم دسترسی) فراهم کند.
از طرف دیگر ایده های گردشگری بایدقابل اجرا باشند. یعنی این که:
-نیاز به سرمایه گذاری زیاد نداشته باشند.
-هزینه های زیاد بردوش گردشگران تحمیل نکند.
-ایده ارایه شده با حفظ ونگهداری امکانات منابع وجاذبه های گردشگری موجود قابل اجراباشد.
پی نوشت ها:
بازاریابی گردشگری، لس لامزن، ترجمه دکترابوالفضل تاج زاده
تحقیقات بازاریابی، دکتر جمشید سالار
کارآفرینی، دکترسیدعلی رضا فیض بخش، دکترحمیدرضا تقی یار